.....................



داستان مرد ناشناس

 زن، مشك آب را به دوش  مي كشيد. نفس نفس زنان به سوی‏  خانه‏اش می‏رفت. مردی ناشناس به او بر خورد. مشك را از او گرفت. خود به دوش كشيد. كودكان خردسال زن، چشم به در دوخته اند. با بي صبري منتظر آمدن مادر هستند. در خانه باز مي شود. كودكان، مرد ناشناسی را ديدند. او همراه مادرشان به خانه آمده است. مشك آب را به عوض مادرشان به دوش گرفته است.

Image

مرد مشك را به زمين مي گذارد. از زن مي پرسد: " ... خوب معلوم است؛ كسی را نداری كه خود آب كشی می‏كنی!... چه طور شده كه بي ياور مانده‏ای؟!".

  •  "شوهرم رزمنده اسلام بود. علی بن ابي طالب او را به يكی از مرزها فرستاد. در آن جا شهيد شد. اكنون من و چند طفل خردسال او تنها مانده ايم".

مرد بيش از اين حرفی نزد. سر به زير انداخت. خداحافظی كرد و رفت. در آن روز، لحظه ايی از فكر آن همسر و فرزندان رزمنده شهيد بيرون نرفت. شب را نتوانست راحت بخوابد. صبح زود آماده شد. مقداری 

 

بقیه داستان در ادامه مطلب.....



:: برچسب‌ها: امروز چهارشنبه 9 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 2:8 قبل از ظهر


حکایت خواهش مسیح علیهم السلام

 حضرت عيسي(ع) به حواريين گفت: ... خواهش و حاجتي دارم، اگر قول مي دهيد آن را بر آوريد، بگويم.

گفتند: هر چه امر کني اطاعت مي کنيم.

حضرت عيسي(ع) از جا حرکت کرد و پاهاي يکايک آن ها را شست.

حواريين در خود احساس ناراحتي مي کردند، ولي

بقیه حکایت در ادامه مطلب....



:: برچسب‌ها: امروز سه شنبه 8 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 2:20 بعد از ظهر


حکایت آخرین سخن

 ا چشم ام حميده*، به ابو بصير که براي تسليت گفتن به او به مناسبت وفات شوهر بزرگوارش امام صادق(ع) آمده بود، افتاد اشک در چشمانش جاري شد.

ابو بصير نيز لختي گريست. همين که گريه ام حميده ايستاد، به ابو بصير گفت: تو در ساعت احتضار امام حاضر نبودي، قضيه ی عجيبي اتفاق افتاد.

ابو بصير گفت: چه قضيه اي ؟

بقیه حکایت در ادامه مطلب....



:: برچسب‌ها: امروز سه شنبه 8 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 1:20 قبل از ظهر


کبوتر و کلاغ

 روزي همه پرنده‌ها دور هم جمع شده بودند و با هم از هر دري حرف مي‌زدند. كبوتري كه بين بقيّه پرنده‌ها ايستاده بود، شروع كرد به تعريف از خودش و گفت: «من هر سال بين 8 تا 12 تخم مي‌گذارم، روي آن‌ها مي‌خوابم تا جوجه شوند، بعد به جوجه‌هايم غذا مي‌دهم و به آن‌ها ياد مي‌دهم كه چه‌طور غذا پيدا كنند و چه‌طور پرواز كنند. با آن‌ها به زمين‌هاي كشاورزي مي‌روم و با

بقیه حکایت در ادامه مطلب....



:: برچسب‌ها: امروز سه شنبه 8 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 10:0 بعد از ظهر


مرغ و تخم مرغ

 در روزگار قديم، پيرزن فقيري بود كه از دار دنيا فقط يك مرغ داشت. اين مرغ هر روز يك تخم مي‌گذاشت. پيرزن تخم‌مرغ‌ها را جمع مي‌كرد و به بازار مي‌برد و مي‌فروخت.

يك روز پيرزن با خودش

بقیه حکایت در ادامه مطلب...



:: برچسب‌ها: امروز دوشنبه 7 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 2:42 بعد از ظهر


خرگوش ها و روباه

 يكي بود يكي نبود،غير از خدا هيچكس نبود.

پدر ميان جنگل زيبايي، شهري بود به نام شهر خرگوش ها  كه ساكنانش همگي خرگوش بودند. درگوشه اي از اين شهر، آقا خرگوشه و زن و بچه اش در خانه ي قشنگي زندگي مي كردند.

 آن ها يك مزرعه داشتند كه در آن هويج و كلم و كاهو پرورش مي دادند. مامان خرگوشه آشپز خوبي بود و غذاهاي خوشمزه اي مي پخت. مامان خرگوشه و بابا خرگوشه سه تا بچه داشتند: دوتا دختر و يك پسر. پسرشان بزرگ تر بودImage.

اسم او تيزپا  و اسم خواهرهايش نمكي و قندي بود. تيزپا خيلي تند مي دويد و هيچ خرگوشي به او نمي رسيد. تيزپا و خواهرانش با بقيه ي بچه خرگوش ها، هر روز به مدرسه مي رفتند و خانم خرگوش پيري به آنها درس مي داد. خانم معلم كمي سختگير بود؛ اما چيزهاي خوبي به بچه خرگوشها يادمي داد.

خرگوشها مي دانستند كه اگر به حرفهاي او خوب گوش كنند و به آنها عمل نمايند،مي توانند زندگي آرام و بي خطري داشته باشند. خانم معلم درباره ي زندگي و عادتهاي همه ي حيوانات به آنها گفته بود. حالا خرگوشها مي دانستند كه روباه حيواني حيله گر و دشمن خرگوشهاست. مي دانستند كه لاك پشتها آرام و سر به زيرند. ميمونها بازيگوش و پرسروصدا و زرنگند و.... ب

له بچه ها، خانم معلم علاوه بر درسهايي كه به بچه ها مي داد،

بقیه داستان در ادامه مطلب....



:: برچسب‌ها: امروز دوشنبه 7 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 1:30 قبل از ظهر


ميوه‌هاي نمي‌خورده

 

Imageفصل برداشت ميوه بود. كارگرها مشغول ميوه چيني بودند. بعضي آواز مي‌خواندند. چند نفر بلند بلند مي‌خنديدند. سيبهاي سرخ را از شاخه‌ها جدا مي‌كردند و سبد سبد به گوشه‌اي باغ مي‌بردند و روي هم انبار مي‌كردند.

نزديك ظهر شد. خسته شده بودند. كسي گفت: «استراحت مي‌كنيم و نماز مي‌خوانيم.»

سركارگر بود. همه به طرف سايه درخت بيدي رفتند كه كنار جوي آب بود. نسيم خنكي مي‌وزيد كارگرها شاد و خندان بودند پيرمردي از سيبهاي درشت باغ امام تعريف مي‌كرد.

دست و صورتشان را شستند و نشستند. مردي كه گلابي‌هاي آبداري چيده بود، يا سبدي آمد. گفت: «عجب گلابي‌هاي خوش طعمي!»

بقیه داستان در ادامه مطلب....



:: برچسب‌ها: امروز دوشنبه 7 بهمن 1392,

ادامه مطلب

نوشته شده توسط محمد در

و ساعت 1:16 قبل از ظهر



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by boysnojavan ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




بســـــــم الله الـــــــــرحمن الرحیــــــم با سلام , و درود به پیشگاه عالم قدس امکان حضرت مهدی (عج) و همچنین نوجوانان عزیز ایران سربلند. به وبلاگ خودتتون خوش اومدید لطفا نظر یادتون نره




محمد




oyu
سامانه اطلاع رسانی سبد کالای حمایتی
داداشی کوچولو می خوام زیر16
آقا وحید شگفتی پسران ( نکات تربیتی )
داداش مرتضی (گلبرگی از خنده)
آقا مهدی ( عسل وب )
داداش محب گل ( دوستی با خدا )
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان به پایگاه طالاع رسانی نوجوانان ایران زمین و آدرس boysnojavan.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا






کلبه داداشی کوچولوهای نازنین خوشکل
پرواز به مقصد نور
بچه ابی
داداشی داریوش مهربونم(رویای عاشقانه)
پایگاه خبری تیم فوتبال نوجوانان نفت و گاز گچساران
باشگاه فرهنگی ورزشی نفت گاز گچساران
مداح نوجوان تهرانی محمد سمائی
یاس و نرگس
فروشگاه کودک و نوجوان
ثبت نام خادمین شهداء
مداحان نوجوان
رسانه مجازی کودک و نوجوان
قاریان نوجوان
کودکانه دردانه 12
روخوانی قرآن آنلاین
زیارت مجازی حرم امام رضا (ع)
کتابخانه نوجوانان
ساختن وبلاگ
شماره پیمان کارها
حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
خرید از چین
قلاده اموزشی ضد پارس سگ

تمام لينکها







امروز یکشنبه 29 دی 1392 , امروز جمعه 4 بهمن 1392 , امروز دوشنبه 28 مرداد 1392 , امروز چهارشنبه 10 مهر 1392 , امروز شنبه 5 بهمن 1392 , امروز جمعه 25مرداد 1392 , امروز دوشنبه 8 مهر 1392 , امروز دوشنبه 1 مهر 1392 , امروز پنج شنبه 4 مهر 1392 , امروز جمعه 5 مهر 1392 , امروز جمعه 29 آذر 1392 , امروز سه شنبه 8 بهمن 1392 , امروز دوشنبه 7 بهمن 1392 , امروز یکشنبه 6 بهمن 1392 , امروز جمعه 25 مرداد 1392 ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 245
بازدید کل : 113008
تعداد مطالب : 200
تعداد نظرات : 108
تعداد آنلاین : 1

Alternative content